Saturday, 13 December 2014

فرشید مثقالی و ماهی کوچک برکه های دور

 

برای فرشید مثقالی، تصویرگری کتاب ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی، به کسب جوایز بین المللی کتب کودکان انجامید و نامش را در نمایشگاه ها و فستیوال های جهانی کودکان بر سر زبان ها انداخت. تصویر سازی طراح گرافیک مجله نگین، جایزه اول  "بولونیا" کشور ایتالیا را در سال 1348 نصیب خود کرد و دیپلم افتخار تصویرگری" براتسیلاوا" کشور چکسلواکی نیز در همان سال به افتخارات هنرمند افزوده شد.
 
فرشید مثقالی با ماهی سیاه کوچولو همراه شد تا ببیند که آخر جویبار کجاست. میدانست که ماهی کوچولو هوای دیدن دریا را دارد. هیچکس گمان نمیبرد که فرشید در این همراهی با یک موجود کوچک دریایی گمنام در برکه های دورافتاده خود را از میان صد ها گرافیست جوان در نقاط مختلف دنیا به جایگاه اول برندگان جوایز معتبر هنری ارتقا دهد. ماهی سیاه اسطوره شد و شخصیت کتاب سرانجام بیانگر ایده ها و تمایلات یک نسل از روشنفکران سیاسی جامعه ما در دهۀ پنجاه گردید. دگراندیشان نسل پیشین نسبت به این گرایش فکری تازه واکنش نشان دادند و اختلاف نظرات عریان شد. فرشید اما به دنبال مسئولیت حرفه ای خویش بود. او به کار و فعالیت جدی خود ادامه داد و پس از مجله نگین در کیهان بچه ها و در کانون پرورش فکری کودکان فعال گردید. آثار و فعالیت او در دهه های اخیر منحصر به فرد گردیدند. زمانی با شاملو خورشید خانم را از پشت ابرها بیرون آورد، سیاهی را از میدان بدر کرد و "خروس زری، پیرهن پری" را آفرید و زمانی دیگر با سیاوش کسرایی آرش کمانگیر را به تصویر  کشید و رقص شعله های آتشگه دیرنده را در هر کران به نمایش گذاشت. او بعد ها در جشنواره های ونیز، کن، مسکو و ورشو نیز در زمینه تصویرسازی کتب کودکان جوایز متعددی را از آن خود نمود. حال فرشید مثقالی از پیشکسوتان گرافیک ایران است. هنوز با جدیت در پی بهبود وضعیت طراحی و دفاع از منافع صنفی گرافیست ها ست. او از بحران نبود بازار کار برای تصویرساز ها گلایه دارد. از اینکه کودکان دسترسی به کتب باغچه بان را ندارند. از اینکه به قول او یک نفر نیست که احساس کند برای کودکش قصه می گوید، داستان می نویسد و تصویرسازی می کند. گرافیست های جوان با او به گفتگو می نشینند و از او جویای راه حل می شوند.