Sunday 8 January 2012

اشک از ستاره بارید و از شکستن گفت



ترانۀ "شکننده" را " استینگ" پس از قتل"بن لیندر" فعال حقوق بشر در نیکاراگوئه سرود. مضمون این آهنگ موضوعی است قدیمی و آشنا. هم از خشونت و گلوله و هم از انسان شکننده سخن می گوید." استینگ" این ترانه را به قربانیان فاجعۀ نشت نفت در خلیج مکزیک اهدا کرد و نگرانی و اضطراب خود را از آسیب پذیری و شکنندگی اکوسیستم با این عمل اعلام نمود.


اگر گوشت و فولاد یگانه شدند و  سیل خون جاری
و هنگامیکه رنگ خون در خورشید شامگاهان، خشک شد
باران فردا داغ و نشان  را خواهد شست.
اما چیزی همواره در خاطرمان  می ماند
 تا شاید این رزم واپیسین  مضمونش را بیابد
 تا شاید نزاع یک عمر را فیصله دهد
 که خشونت بی بار است، امر ی است نا میسر،
 برای آنانی که زیر ستارۀ خشمگین زاده شدند.
همواره خواهد بارید باران،
مانند اشک از ستاره،
و به ما خواهد گفت،
که ما، ظریف دلان چه زود هنگام می شکنیم.
که ما تا چقدر شکننده ایم.


If blood will flow
when flesh and steel are one
Drying in the color
of the evening sun
Tomorrow's rain
will wash the stains away
But something in our minds
will always stay

Perhaps this final act was meant
To clinch a lifetime's argument
That nothing comes from violence
and nothing ever could
For all those born beneath an angry star
Lest we forget how fragile we are

On and on the rain will fall
Like tears from a star
like tears from a star
On and on the rain will say
How fragile we are
How fragile we are

 

Sunday 1 January 2012

کبوتران سفید به خانه بازگشتند

 
شاید بسیاری از ما ملودی آشنای ترانۀ " لاپا لوما" را بارها شنیده ایم. اما هرگز این اندیشه به فکرمان خطور نکرده است که این ترانه با ما پارسی ها وابستگی تاریخی دارد. " لاپالوما" به معنی" کبوتر" ترانه ای است که ریشه دریک واقعۀ تاریخی دارد: نبرد میان پارسیان و یونانیان، از سری جنگ های " ماراتون" که در سال 492 قبل از بوقوع پیوست. این ترانه داستان جدال میان عشق و مرگ است. در این تاریخ یونانیان شاهد غرق شدن کشتی سربازان مردونیه داماد داریوش بودند. که در ساحل کوه های " آتوس" ناپدید شد. یونانیان از فراز شکسته پاره های کشتی پارسیان نظاره گر کبوتران سفید صلح شدند که از قاره اروپا پرگرفتند و به خانه بازگشتند. پرندگان حامل پیام عشق بودند و ملوانان جنگجوی پارسی  گمشده در دریا، پیامشان را همراه با این کبوتران به خانه پرواز دادند. برای یونانیان این ترانه، یادگار پیروزی جنگی و شکست ایرانیان نیست. بلکه آن را برای دو ملت، سنبل پیروزی عشق بر جنگ می دانند. گویی سربازان تاریخ فارغ از تعصبات ملی و نژادی، سنگ حاکمان لشکر کش دوران خویش را به سینه نزده و روایت دوستی را به ترانه ها و افسانه ها منتقل کرده وسرانجام کبوتران سفید آریایی را به خانه هایشان هدایت نمودند. این ترانه توسط بسیاری از خوانندگان یونانی، اسپانیایی و ایتالیایی خوانده شده و همواره محور موضوع آن پیروزی عشق برمرگ و بر جدایی بوده است و سخنی نیز از کبوتران سفید در شعر ترانه به میان آمده است، بی آنکه به یکی از عظیم ترین نبرد های تاریخ کهن، نبرد " ماراتون" اشاره ای بشود. دراین ویدئو" ایردیا اروکهینا" این اثر را با ساز دورما اجرا میکند.


 
                             


میکیس تئودوراکیس و زوربای یونانی

 

موسیقی میکیس تئودوراکیس با زندگی سیاسی اش عجین بود و هست. از دوران جوانی در زمان جنگ جهانی به مبارزه بر ضد نیرو های اشغالگر آلمان نازی پیوست و توسط ارتش ایتالیا متحد آلمان دستگیر و شکنجه شد. او درجریان کودتای نظامی یونان نیز دستگیر و تبعید شد. اما موسیقی میکیس تئودوراکیس نه تنها الهام بخش مردم زحمتگش یونان بود، بلکه فراتر از مرز و بومش برای فلسطین و شیلی و سایر جنبش های رهایی بخش نیز ترانه سازی کرد. میکیس تئودوراکیس سرانجام در تمام فجایع نظامی مخالفت خود را با جنگ هایی نظیر بمباران یوگسلاوی، جنگ در بوسنی و هرزگووین، جنگ در افغانستان و عراق ابراز داشت و به مبارزه اساسی برای صلح پرداخت.