تاج اصفهانی، از نگین های
درشت تاج موسیقی ایرانی بود. او را نباید جدا از مکتب موسیقی اصفهان
بررسی کرد. مکتب موسیقی اصفهان با وجود محدودیت های تاریخی بسیاری شکل گرفت. به
علت مخالفت پادشاهان صفوی به دلایل مذهبی آن دوران، موسیقی در اصفهان بسیار محدود
و غیر قابل ارائه بود. اجرای موسیقی تنها بصورت تعزیه و روضه در قالب هیئت ها و
سینه زنی های مذهبی مقدور بود. اما در دورۀ قاجاریه موسیقی بتدریج و به اقتضای
زمان از پس خانه ها بیرون آمد و اهل هنر به گردآوری ردیف ها و ضرایب موسیقی
پرداختند. در اصفهان اساتیدی شروع به فعالیت کردند و بنیانگذار مکتب موسیقی
اصفهان شدند و تاج از شاگردان و پیروان این مکتب شد.
تاج اصفهانی در سن ده سالگی با موسیقی
آشنا شد. سعدی در تکامل شخصیت هنری او نقش بسزایی داشت و او همواره از اشعار سعدی
در آوازهائی که خواند استفاده می کرد. تاج علاوه بر خوانندگی سرپرست نوازندگان
رادیو اصفهان شد و در تحریر و گوشه های دستگاه موسیقی ایرانی ممتاز گشت. تاج جوانان
مستعد و خوش صدای ایرانی را همواره تشویق و حمایت می کرد. شاگردانش را شاگرد
خطاب نمی کرد، بلکه از آنان بعنوان دوست و رفیق نام می برد.
در تصنیف به اصفهان رو، گل چهره گان
کنار جلفا، شیفتگان چهار باغ را به بهشت ثانی می خوانند تا جفای زمانه را از یاد
برده، دمی خرم و بی غم با زیبایی های اصفهان همدم و همراز شوند.
---------
به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی
به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی
ببر از وفا کنار جلفا به گل چهرگان سلام
ما را
شهر پر شکوه قصر چلستون کن گذر به
چارباغش
گر شد از کفت یار بی وفا کن کنار پل
سراغش
بنشین در کریاس یاد شاه عباس بستان از
دلبر می
بستان پی در پی می از دست وی تا کی تا
بتوانی
ساعتی در جهان خرم بودن بی غم بودن بی
غم بودن
با بتی دلستان همدم بودن محرم بودن با
هم بودن
ای بت اصفهان زان شراب جلفا ساغری در ده
ما را
ما غریبیم ای مه بر غریبان رحمی کن خدا
را
---------
شعر: ملک الشعرا بهار
آهنگساز:علی اكبر خان شهنازی
خواننده: تاج اصفهانی
دستگاه،مایه: اصفهان
سال ساخت تصنیف: تقریباً ۱۳۱۲