Tuesday 4 September 2012

اسب، زن و جنگل

 




نقاشی رنه ماگریت یک توهم پیچیده از یک واقعیت است. لایه های دور و نزدیک ازاشیاء و عناصر و بروز آنان در سطح و عمق تصویر،  جلوۀ کار نقاش است. اسب و زن با بافت ساده و صریح خود نزدیک به زاویۀ دید بیننده هستند. جنگل با بافت پیچیده، جزئیات و شاخ و برگ آن، دورتر و در پیش زمینۀ  تصویرقرار دارد. رنگ های گرم به مانند رنگ قهوه ای اسب نمایش دهندۀ لایه های نزدیک ترو رنگ های سرد به مانند رنگ سبزو آبی جنگل به لایه های عمیق ترو دورتر متعلق می باشند. در اینجا ماگریت بدوت استفاده از شیوۀ پرسپکتیو، قادر به ایجاد فضای سه بعدی و حجم سازی گردیده است.  رنه ماگریت به ضعف سیستم بینایی انسان کاملاً واقف است و مسئولیت ادراک واقعیت را نه به دید بصری او، بلکه به ضمیر آگاه انسانی محول می سازد. او نشان می دهد که علارغم بریده های عمودی در تصویرو جایگزین نمودن آن با اشیاء دیگر موجود در آن، کوچکترین تردیدی در پذیرش واقعیت،  در بیننده ایجاد نمی شود. واقعیت همان است که هست: واقعیت سادۀ زنی است که درمیان تنه های کوچک و بزرگ درختان جنگلی سوار بر اسب میباشد.

بدینگونه ماگریت در اثبات نظریات خودموفق میگردد: "برای شناخت، تنها نیازمند چشمان خود نیستیم."

رنه ما گریت نقاش سورئالیست بلژیکی واقعیت و رویا را در آثارش به هم می آمیزد و واقعیتی برتر از واقعیت را می آفریند. این نوع فراواقعه گرایی نمایش دهندۀ بخشی از تصورات انسان است که خود ناشی ازبرداشت آگاهانه ای است که او از جهان پیرامون خود کسب نموده است.