Saturday, 2 May 2015

هفت پیکر(باله)- اثر قاراقارایف

                                                         
 
قاراقارایف آهنگساز آذربایجانی، یک سال پس از انقلاب اکتبر در سال 1918 در شهر باکو بدنیا آمد. پدرش پزشک متخصص اطفال و شخصیت شناخته شده ای در میان مردم باکو بود. مادرش نیز در همین شهر از اولین فارغ التحصیلان رشته موسیقی محسوب می شد و توجه پسر جوانش را به سوی موسیقی جلب کرد. هر چند که حرفه پزشکی با وجود شغل پدر و برادرش که از جراحان برجستۀ باکو بود، به یک سنت تبدیل شده بود و پدر نیز ترجیح می داد که همه پسرانش پزشک شوند، قاراقارایف سر از نوازندگی و آهنگسازی در آورد و هر دو رشته را در کنسرواتوار باکو دنبال کرد. بعد ها نیز برای ادامۀ آهنگسازی به کنسرواتوار دولتی مسکو رفت. قاراقارایف پس از مدتی از مسکو دوباره به زادگاه خود بازگشت و پس از مرگ عزیز حاجی بیکف، مدیریت کنسرواتوار دولتی باکو را پذیرفت و تا پایان عمر مسئولیت ریاست آن را برعهده داشت.
 قاراقارایف در زمان تحصیل در مسکو زیر نظر دیمیتری شوستاکویچ به فراگیری هارمونی و رهبری ارکستر پرداخت. به نقل از قاراقارایف، برای استادی چون شوستاکویچ کار سطحی و نیمه تمام، قابل تحمل نبود. شوستاکویچ می خواست که شاگردانش آنگونه که در خور منزلت حرفه شان است با پدیدۀ موسیقی برخورد کنند و با سخت گیری های عجیبی ارزش ها را در کار موسیقی به شاگردانش منتقل می کرد.
ما ایرانیها قاراقارایف را بویژه از پوئم سمفونیک لیلی و مجنون و باله هفت زیبا می شناسیم. این باله، بر اساس اشعار و نقوش هفت پیکر(بهرام نامه) ، چهارمین منظومه نظامی گنجوی ساخته شده است که حکایت از هفت شاهزاده خانم دارد که هر یک نماد کوکب سیاری است در هفت آسمان. شاهدخت های خوبرو بر روی زمین و ربع مسکون، از اقالیم مصر و شام تا اقصی بلاد چین و ماچین، در هفت گنبد و به هفت رنگند. در والس معروف باله هفت زیبا، شاهزاده ایرانی به هنگام شکار، در حالی که به دنبال سرپناهی در خرابه های یک قلعه قدیمی است، دیدار خود را با دختران هفت اقلیم به یاد می آورد که هر بار جامه ای را به رنگی برتن کرده و با عروسان تاج بر سر می رقصد تا کلید  رستگاری را در زیر زلف آنان بیابد. سر انجام شاه جوان که به دنبال رنگی بدور از تکلف اندوه  است با شاهدختی در ایران شهر، دخت کسری، ملاقات می کند. آنان به روشنایی روز می رسند  و رنگ سپید را برگزیده، زینت زندگانی می کنند. اما در بخش والس باله ، داستان جستجوی شاه جوان، با  جامه ها و نماد های رنگین به خوبی به نمایش در آمده است.