Wednesday, 14 December 2011

پروکفیف و طعم "باروک"



بسیاری معتقدند که بالۀ "رومئو و ژولیت" باشکوه ترین بالۀ سروده شده در میان آثار کلاسیک است. این باله متشکل از 4 بخش، 10 صحنه و 52 رقص جداگانه می باشد و برای اولین بار در سال 1940 در شهر لنینگراد اجرا شد. این باله اثر ماندگار "سرگئی پروکفیف" است که بر اساس نمایشنامۀ "ویلیام شکسپیر" سروده شده است و معضل عشق "ژولیت کاپولت" و "رومئو مونتاگو" و دشمنی دیرینۀ خانوادگی شان  در ایتالیای قرن شانزدهم را به صورت باله به اجرا در آورده است.

دلشکستگی و پریشانی، مرگ دلخراش و کینۀ کور که از خصوصیات تراژدی های "ویلیام شکسپیر" است، برای "پروکفیف" در هارمونی ساز ها و هم نوایی کلارینت ها، هورن ها و فلوت ها زمینه های کار را فراهم می آورد. استفاده از ترکیبی از ساز های بسیار متنوع و کاربرد سه نوع ساز ویژه از نکته های مهم بالۀ "رومئو و ژولیت" است. کاربرد نوعی ساز نادر از خانواده زیلوفون و نوع ساز  کمیاب دیگری از  ماندولین و بکارگیری  ویولای"د-امور" که به ویولن عشق معروف است و ساز  سبک "باروک" می باشد، از ابتکارات پروکفیف در این اثر جاودانه است. هدف آهنگساز از کاربرد این ساز ها ایجاد نواهای منحصر به فردی است که هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی به ارکستر افزوده شده است و در واقع عطر و طعم ایتالیایی و "باروک" را به قطعات این اثر می بخشد. زیباترین قسمت باله "رقص شوالیه ها" است که دارای یک خط ملودیک قوی، پر طمطراق و باشکوه می باشد.

صحنۀ غمگین باله، صحنۀ آخرین آن، صحنۀ مرگ "ژولیت" در کنار "رومئو" است. بسیاری از ما "رومئو" را به غلط معشوق "ژولیت"  می پنداریم، اما در داستان این دو قبل از مرگ  توسط راهب صومعه "لورنس" به عقد و ازدواج پنهانی هم در آمده بودند. "ژولیت" پس از شنیدن خبر کشته شدن"رومئو" که خبری بی پایه و بی اساس بود، بیهوش میشود. "رومئو" خود را بر سر پیکر معشوقش می رساند و به این اندیشه که او جان سپرده است زندگی خود با نوشیدن زهر خاتمه می دهد. "ژولیت" بهوش می آید و او نیز از مرگ "رومئو" سینۀ خود را با دشنۀ پاره می کند. دوخاندان "کاپولت" و "مونتاگو" در سوگ عزیزان خود از دشمنی دیرینه شان پشیمان و شرمسار می گردند و به خصومت نسلها پایان می دهند.