تصویر: کاشی با طرح دختر ایرانی متعلق به سده ۱۸ میلادی
در پيدايش کاشىکارى در ايران نظريهها بسيار است ولى آنچه مسلم است در کاوشهاى چغازنبيل شوش و ساير نقاط باستانى ايران علاوه بر سفال
لعابدار، خشتهاى لعابدار نيز يافت شده است. در تزئيناتى که از دوره هخامنشى بهجاى مانده است، کاربرد آجرهاى لعابدار رنگين در بدنه
ساختمانهاى شوش و تختجمشيد ديده مىشود. نمونههاى برجسته لعاب هخامنشى در تختجمشيد و قصر هخامنشى در شوش سدههاى چهارم و پنجم هجرى يافت شدهاند و نمونهاى از يک قاب که در آن يک کماندار به تصوير کشيده شده و متعلق به آن دوران
بوده که در موزه بريتانيا نگهدارى مىشود.
می توان گفت هنر و صنعت ایران در دوره هخامنشی به اوج خود رسید وبعد در دوره
اشکانیان به سیر نزولی افتاد بدین علت که اشکانیان بیشتر اوقات در حال جنگ بوده
اند. در دوره ساسانیان دوباره هنر قدرت گرفت و کاخ های عظیمی به دست معماران چیره
دست بنا گردید. بعد از ظهور اسلام درپی اختلافاتی که جنگهای خونین در بر داشت بسیاری
ازابنیه و ساختمانها به ویرانی کشیده شدند.
باید یاد آور شویم که در زمان اسکندر این هنر از ایران کوچ کرد و در دوره حکومت هلاکوخان به سبکی نوبه میهن برگشت .
در دوره سلجوقیان کاشیکاری به سمت کمال رفت یکی از زیباترین بناهای این دوره مسجد جامع اصفهان است .
در دوره تیموریان فن کاشی کاری به بالا ترین وجه تکاملی خود رسید ، بهترین نمونه آن را می توان در مسجد گوهرشاد مشهد ، گور امیر و مسجد کبود تبریز مشاهده کرد رنگهایی که در کاشی ها دیده می شود زیبایی خاصی دارند که هنوز بعد از گذشت سالها درخشندگی خود را حفظ کرده اند.
تجدید هنر اسلامی در دوره سلجوقیان و مغول چشمگیر بود. هلاکوخان جمعی از هنرمندان چینی را در ایران سکونت داد و از تبادل فکری ایرانیان و چینی ها کاشیکاری ایران رونق گرفت و استفاده از آجرهایی که اطراف آن را لعاب داده بودند معمول گشت و کاشی های ساخت ایران در تمام دنیا بنام شدند.
بطور خلاصه می توان گفت که کاشیکاری در عهد چنگیز و تیموریان به کمال رسید و در دوره صفویه به منتهای عظمت خود دست یافت.
بعد از دوره صفویه کاشیکاری ایران سیر نزولی پیدا کرد. در دوران قاجارهیچگونه نوآوری پدیدار نشد و کاشیکاریهایی که انجام گرفت ظرافت دوران صفویه را ندارد.در اواخر دوران قاجاربناهای اصلی رو به ویرانی گذاشته بودند و استادان فن از آفرینش هنر بازمانده بودند .
عوض شدن حکومتها در این روند تاثیر داشت با روی کار آمدن حکومت مشروطه با این که استادان فن کم و بیش از بین رفته بودند باقی مانده ی آنها شاگردانی تربیت کردند وکار مرمت را شروع کردند از جمله مسجد شیخ لطف الله که در سال 1313 شمسی تعمیر گشت .
موزه ایران باستان ساخته شد و آثار هنری که بطور پراکنده در گوشه و کنار بود جمع آوری و در این موزه نگهداری شد.
باید یاد آور شویم که در زمان اسکندر این هنر از ایران کوچ کرد و در دوره حکومت هلاکوخان به سبکی نوبه میهن برگشت .
در دوره سلجوقیان کاشیکاری به سمت کمال رفت یکی از زیباترین بناهای این دوره مسجد جامع اصفهان است .
در دوره تیموریان فن کاشی کاری به بالا ترین وجه تکاملی خود رسید ، بهترین نمونه آن را می توان در مسجد گوهرشاد مشهد ، گور امیر و مسجد کبود تبریز مشاهده کرد رنگهایی که در کاشی ها دیده می شود زیبایی خاصی دارند که هنوز بعد از گذشت سالها درخشندگی خود را حفظ کرده اند.
تجدید هنر اسلامی در دوره سلجوقیان و مغول چشمگیر بود. هلاکوخان جمعی از هنرمندان چینی را در ایران سکونت داد و از تبادل فکری ایرانیان و چینی ها کاشیکاری ایران رونق گرفت و استفاده از آجرهایی که اطراف آن را لعاب داده بودند معمول گشت و کاشی های ساخت ایران در تمام دنیا بنام شدند.
بطور خلاصه می توان گفت که کاشیکاری در عهد چنگیز و تیموریان به کمال رسید و در دوره صفویه به منتهای عظمت خود دست یافت.
بعد از دوره صفویه کاشیکاری ایران سیر نزولی پیدا کرد. در دوران قاجارهیچگونه نوآوری پدیدار نشد و کاشیکاریهایی که انجام گرفت ظرافت دوران صفویه را ندارد.در اواخر دوران قاجاربناهای اصلی رو به ویرانی گذاشته بودند و استادان فن از آفرینش هنر بازمانده بودند .
عوض شدن حکومتها در این روند تاثیر داشت با روی کار آمدن حکومت مشروطه با این که استادان فن کم و بیش از بین رفته بودند باقی مانده ی آنها شاگردانی تربیت کردند وکار مرمت را شروع کردند از جمله مسجد شیخ لطف الله که در سال 1313 شمسی تعمیر گشت .
موزه ایران باستان ساخته شد و آثار هنری که بطور پراکنده در گوشه و کنار بود جمع آوری و در این موزه نگهداری شد.
مشهورترین کاشی ایران در جهان کاشی زرین فام است با نقش سیمرغ وروایتی است که در دوره ایلخانان مغول ، ابا قاخان که درمراغه حکومت می کرد برای ساختن کاخ شکار واقامتگاه تابستانی اش ، به تخت سلیمان آمد و ازمصالح باقی مانده آتشکده استفاده کرد وتمام کاخ خود را با کاشی های طلایی وگچبری های باشکوه تزیین کرد. کاشی های زرین فام درتاریک ترین دوره تاریخ ایران، یعنی دوره مغول، توسط هنرمندان ایرانی به کارگرفته شد و ازنظرنوع ساخت وکیفیت با کاشی های دوره قبل وبعد ازخود فرق می کرد.درضمن، این اولین کاشی ایرانی بود که نام هنرمند وتاریخ ساخت کاشی برروی آن حک می شد. نقش های اغلب این کاشی ها تصویرهای شاهنامه فردوسی وسوارکاران وشاهزادگان نشسته برتخت است که به صورت کاملآ برجسته ترسیم شده است. اما سؤال اساسی این است که چراچنین هنربی نظیری دردوره ای به وجود آمده که تاریک ترین روزهای زندگی مردم ایران بوده است؟ شاید با کمی فکردرباره کاشی ونقش ونگار آن، بتوانیم تاحدودی به این سؤال پاسخ دهیم . کاشی زرین فام صورت هشت پراست. شکل کاشی هشت پر ازچرخیدن دو مربع به وجود آمده و ازقدیم، نشانه رمزی خورشید بوده است. درضمن، ازقدیم مردم معتقد بودندکه بهشت هشت دردارد که درهشتم آن، یعنی توبه، همیشه بازاست ؛ پس شکل کلی کاشی نشانه بهشت، خورشید، نور ورهایی از تاریکی وظلم است. اما نقش روی آن سیمرغ است. سیمرغ ازمعروف ترین شخصیت های شاهنامه است که باخود سعادت وخوشبختی می آورد. او بربالای کوه البرز زندگی می کند وتنها با فکروکمک اوست که رستم به دنیا می آید. درشاهنامه آمده است که هرکس پری ازسیمرغ داشته باشد هیچ کس نمی تواند به او آسیب برساند. پس به همراه داشتن پری ازسیمرغ به معنای درامان بودن از ظلم و ستم است . در مجموع ،طرح ونقش این کاشی اتفاقی یا از روی تفنن شکل نگرفته ، بلکه نشان می دهد که ایرانیان دریکی از سخت ترین دوره های زندگی خود، به دنبال راه نجاتی بودند وخواسته ها وآرزوهای قلبی خود را درقالب شاهکارهای هنری بروز داده اند.