Friday, 7 June 2013

پطرزبورغ ناصرالدین شاه

 
در قرن نوزدهم میلادی سراسر مشرق زمین مجذوب و شیفتۀ انقلاب صنعتی اورپا شده بود. از امپراطور ژاپن تا سلطان عثمانی و پس از آنان شاهزادگان و شهریاران ایرانی سفر به مغرب را در سر می پروراندند. در نامه های ناصرالدین شاه به روسای کشور های اروپایی آمده است:
"از آنجا كه نظم تمدن و كثرت صنايع و انتشار علوم فرنگستان، عموم ملل را با همديگر مربوط ساخته است ، خواستيم ترقيات آن ممالك را بشخصه سير و تحقيق نمائيم."
کاروان سلطنتی ناصرالدین شاه با جمعی از بزرگان دولت و خاندان سلطنتی که سوگلی شاه انیس الدوله را نیز شامل می شد، در سال 1290 هجری شمسی به فرنگ رهسپار شد. در این میان سفر به شهر پطرزبورگ حاکی از داستان ها و شایعات فراوانی بود که موجی از نارضایتی را در میان منقدین شاه در داخل کشور برانگیخت. بر سر زبان ها افتاد که انیس الدوله و بقیۀ زن های حرم در این سفر می خواستند بدون رعایت حجاب به نمایش تئاتر بروند. پس از سفر ناصرالین شاه به پطرزبورگ زنان حرمسرا که تحت تأثیر پوشش زنان غربی و لباس های رقصندگان روسی قرار گرفته بودند کم کم زیر جامه های خود را تنگ و چسبان کردند و پوشش شان سبک تر و آرایش شان غلیط تر شد.
اندیشۀ تجدد خواهی تنها محدود به دربار ناصرالدین شاهی نشد و در دوران های بعدی تاریخی نیز ادامه یافت. این اندیشه که تصور گردد که ایرانیان ابتدا باید متجدد شوند تا بعد پیشرفت کنند، ایران را از عقب ماندگی اقتصادی نجات نداد. با بررسی تاریخ صد ساله نتیجه دیگری حاصل شد و آن اینکه باید ابتدا ترقی کرد تا تجدد حاصل شود. به عبارت دیگر این مسئله با کسب دست آورد های علمی و فنی وپیشرفت و تقویت زیربنای اقتصادی میسر است. واردات روبنای سیاسی و اجتماعی تقلیدی و به ارمغان آوردن تجدد و جلوه های پر زرق و برق از خارج همان حکایت سفر به " پطرزبورغ" ناصرالدین شاهی است.
این تابلو (سنه 1290 هجری قمری) در کاخ گلستان نگهداری می شود و لحظۀ ورود ناصرالدین شاه را همراه با امپراطورروسیه الکساندر دوم به شهر پطرزبورگ نشان می دهد.