یک زن نابینا بودن در یک کشور عربی به معنی داشتن آینده ای بسیار تاریک و دلگیر
و بدون دورنما ست. بدون امیدی به آنکه و یا آنچه که آید. به عبارت دیگر زندگی یک
زن کور در کشوری که ستم مضاعف بیداد می کند، زندگی محدودی است که با امکانات بسیار
ناچیز، وابستگی و التماس به اطرافیان سپری می شود. غالباً زنان نابینا از شانس
ازدواج و تربیت فرزندان محرومند و بدور از محیط خانوادگی معمول، روزگار را به سختی
در عزلت و تنهایی میگذرانند.
انجمن " ال نور ول امل" و یا به زبان عربی"جمعية
النور والأمل" در سال 1954 برای آموزش زنان نابینا در شهر قاهره تأسیس شد و در
طول چند دهۀ گذشته تکنیک ویژه ای را ابداع نمود که بواسطۀ آن ابتدااعضای ارکستر نابینایان
بطور فردی نت های موسیقی را به خط " بریل" می خوانند و پس از آشنایی با اثر
موسیقی و به خاطر سپردن و حفظ نت های آن به تمرین جمعی می پردازند. آنها محروم از دیدن
حرکات دست رهبر ارکستر، برای درک ضرب و سرعت زمانی ریتم ها به چوب میزانه او گوش فرا
می دهند. هرچند که نوازندگان ارکستر های عادی نه تنها به چوب باتون رهبر وابسته اند،
بلکه برای پی بردن به تفاوت ها، نکات دقیق و ظریف اثر موسیقی نیاز به رویت حرکات دست،
بویژه دست چپ رهبر و حتی حرکات بدن و سر و حالات او نیز دارند.
از چندین سال پیش برای اولین بار در کشور های اروپایی نرم افزاری ایجاد شد که قادر
بود نت های موسیقی را به سرعت به خط " بریل" تبدیل کند. در حال حاظر بسیاری
از پارتیتورهای موسیقی به این خط برگردانده شده است. در ایران نیز گام های مشابه و
اقدامات اولیه ای در زمینۀ آموزش موسیقی به نابینایان برداشته شد. زمانی که جبار باغچه
بان " خط بریل" را برای نابینایان ایرانی تدوین نمود چه کسی پیش بینی می
کرد که با این خط بتوان به نابینایان آموزش موسیقی داد؟ برای اولین بار به همت سعید
شریفی خط گیتار به زبان " بریل" در کتابی تدوین و منتشر شد که حاصل تلاش
بیست سالۀ مؤلف کتاب در این زمینه می باشد.
ارکستر " ال نور ول امل" در
چند سال گذشته دربسیاری از کشور های جهان در کنسرت های متعدد ی به اجرای آثار موسیقی
کلاسیک و معاصر شرقی پرداخت. در طول این سفرها افرادی در کشور های دعوت کننده اروپایی
برای هدایت وانجام امور روزانه نوازندگان نابینا داوطلب می گردند و به کمک برگزاری
این جشن پرشکوه نگاه می شتابند.