حمید جانی پور عکاس نقدگرا و خلاقی است.
او با جستجو در لایه های درونی شخصیت ها وارد مرحلۀ تازه ای از کار خود شد. نام
دومین نمایشگاهش " خیزبلند به سمت آهو شدن" مصداق همین جهش و رشد در
کارش بود. نگاهی متفاوت، ساده، زنده و واقعی بر زندگی روزمره داشت. با روزنامه های
معتبری چون روزنامه شرق، کارگزاران، هم میهن و شهروند همکاری کرد. سرگردمی زیاد
داشت تا به مفهوم نسبی به سبک و کار ایده آل خود رسید. می دانیم که در ایران عکاسی
مطبوعاتی، سفارشی است. پای عکاسی ژورنالیستی می لنگد و عکاس خبری ایدئولوژی، پیام،
روح و نگاه خود را ندارد.
برای جانی پور چنانچه در عکس نقد نباشد، کار مقبول نیست. چون او با ایده ها و ذهنیت های خود وارد این کار شده است و به عبارت دیگر او نمی تواند در قالب سفارشات رایج کارش را ارائه کند. به گفته خودش تا چیزی را نپسندد عکس نمی گیرد. اما حمید جانی پور سرانجام با نشریه "سرچشمه" همکاری کرد و در آنجا آرام گرفت. آنها پذیرای عکاسی را که برای دلش عکس می گرفت شدند و دیگر از او سراغ عکس سفارشی را نگرفتند . همه می دانند که در این دوران کار با عکاسانی چو او سخت است. روزنامه قرار است هر روز درآید. امن باشد، آب و نان باشد، بچرخد و هر روز برای یک عکس و یا هرچیز دیگری متوقف نشود. اما او با فعالیت جدیدش به شیوه کار دلخواهش رسید. مطالعاتش هدفمند تر شد و دیگر از این شاخه به آن شاخه نپرید. خیز برداشت به سمت آهو شدن.
برای جانی پور چنانچه در عکس نقد نباشد، کار مقبول نیست. چون او با ایده ها و ذهنیت های خود وارد این کار شده است و به عبارت دیگر او نمی تواند در قالب سفارشات رایج کارش را ارائه کند. به گفته خودش تا چیزی را نپسندد عکس نمی گیرد. اما حمید جانی پور سرانجام با نشریه "سرچشمه" همکاری کرد و در آنجا آرام گرفت. آنها پذیرای عکاسی را که برای دلش عکس می گرفت شدند و دیگر از او سراغ عکس سفارشی را نگرفتند . همه می دانند که در این دوران کار با عکاسانی چو او سخت است. روزنامه قرار است هر روز درآید. امن باشد، آب و نان باشد، بچرخد و هر روز برای یک عکس و یا هرچیز دیگری متوقف نشود. اما او با فعالیت جدیدش به شیوه کار دلخواهش رسید. مطالعاتش هدفمند تر شد و دیگر از این شاخه به آن شاخه نپرید. خیز برداشت به سمت آهو شدن.
نظاره ای به کار او: کلیک کنید و سر بزنید: