ایلکای اکایا و شوان پرور هر دو زمانی
از مبارزین سیاسی ترک بودند و این ترانه دو صدایی را در هنگامی اجرا کردند که هر
دو کمابیش از یک موضع فکری مشترک علیه
حکومت وقت ترکیه برخوردار بودند. هر دوی آنان علیه نبود آزادی های سیاسی و سرکوب
مردم در مناطق کردنشین کشور شان مبارزه می کردند. شوان پرور که بالاجبار کشورش را
در زمان حکومت نظامیان ترک کرده بود فعالیت هنری خود را در خارج از مرزهای ترکیه
از سر گرفت. موسیقی او در ترکیه و عراق ممنوع اعلام شد، بطوریکه حتی شنیدن ترانه
های عاشقانه کردی او در این کشور ها هم مجاز نبود. کاک شوان با شرکت در فستیوال های
فولکلور موسیقی در شهر های اروپا موفق به اشاعه و توسعه موسیقی ملی کردستان در سطح
جهانی شد. او خواننده صحنه بود و در اداره و اجرای ترانه در برابر جمعیت حاضر تسلط
و مهارت بسیار از خود نشان می داد. اما این خواننده کرد بالاخره پس از 37 سال
مهاجرت سیاسی به کشورش ترکیه برگشت و مورد حملات هموطنان کرد خویش قرار گرفت.
بازگشت او به کردستان و بویژه دیدار نامیمون او با شخصیت های چون اردوغان و بارزانی
در شهر دیار بکر که از موقعیت استراتژیک خاصی برای کردان منطقه برخوردار است موجب
تفرقه و دو دستگی میان کرد های ترکیه شد و موج اعتراضات کرد های مترقی کشورش را به
همراه داشت. اکنون بیش از یک دهه از اجرای این ترانه دو صدایی می گذرد. حکایت هم
صدایی و هم خوانی شوان و ایلکای پایان یافته
و روابط از هم گسیخته است. هرچند هنوز این ترانه یادآور مقام های فولکلوریک
و طنین ساده و زیبای کردی محبوبی است که با روسری(دستمال) آبی، زرد و قرمز آمده تا آن را بدور گردن دلداده اش ببندد. خواننده زن این
ترانه خانم ایلکای اکایا تغییری در مواضع مترقی و مقاصد صلح جویانه خود نداده است.
او از ابتدا منتقد بازی های سیاسی علیه کرد های منطقه بود و برای احیای حقوق آنان
می کوشید. خانم اکایا همچنان به فعالیت مدنی اش برای برقرای صلح میان کرد ها و ترک
ها ادامه می دهد.