" ژان ایبوترن" و"آمادئو مودیلیانی"
"آمادئو مودیلیانی" نقاش و مجسمه ساز ایتالیایی برخلاف فرم های هنر مجرد( آبستره) که در جهان واقعی قابل شناسایی نیست، از هنر فیگوراتیو الهام می گرفت که فرم ها در آن نمودی از واقعیتند. او از واقعیت چهره بهره می جست. صورتک ها و پرتره های انسانی اش گرایش به سادگی داشتند، چه از نژاد زرد و چه آفریقایی دارای جزییات مشترکی بودند که گردن های کشیده و باریک یکی از ویژگی های آنان بود.
"آمادئو مودیلیانی" از زمره هنرمندانی است که حکایت زندگی اش به اندازۀ هنرش گیر است. دیدگاه عصیانگرش در هنر درزندگی و مرگ او نقش غیرقابل انکاری داشت. او همۀ خصوصیات یک هنرمند تراژیک را داشت: در محلۀ فقیر نشین "مون مارتر" زندگی و کار میکرد. سرو وضعش ژولیده بود. به فلاسفۀ رادیکال معتقد بود و از ادبیات و شعر الهام میگرفت. با شیوه نقاشی آکادمیک هنرمندان بورژوا ضدیت داشت و زیر بار ایسم ها نمیرفت. بسیاری از آثار اولیۀ خود را از میان برد، زیرا که می اندیشید که آنها حاصل زندگی کثیف بورژوایی او بودند. هنرش را تا سرحد ویرانگری خویش پیش برد. در زمان مرگش بیمار، فقیر و معتاد بود و سر انجام در سن 35 سالگی در اثر بیماری سل در گذشت. آثار او بعد ها از گرانترین آثار هنری قرن شدند. در سال 2010 مجسمه ای ازکار های او به مبلغ 52.6 میلیون دلار بفروش رفت.
زنان زندگی اش، سوژه های کار های او بودند. او با زنی بنام " ژان ایبوترن"از طبقۀ اشراف آشنا شد. "ژان" که به سبب رابطه اش با نقاش تهیدست از خانواده و جامعۀ مرفه طرد شده بود، دختری از او بدنیا آورد. اما بیماری " آمادئو" به او امان نداد و زمانی که "ژان" برای بار دوم در نه ماهگی باردار بود، در آغوش او درگذشت. "ژان" مرگ " آمادئو" را تاب نیاورد و خود را از ساختمان بلندی به پایین پرتاب کردو به زندگی خود و فرزند متولد نشده اش پایان داد. بعد ها فرزند اول "ژان" و " آمادئو" که نزد عمۀ خود بزرگ شده بود، زندگی والدین خود را به نثر کشید.