Tuesday, 31 March 2015

پرواز شاگال



 آثار مارک شاگال مملو از نور و رنگ، سرشار از طراوت و رویاست . پیکره ها در تابلو های او سیال و فارغ بال، عاری از هرگونه قید و بندند و در اوج آزادگی و خیال در پرواز. نماد ها در طراحی ها یش حامل پیامند. نماد پنجره نشانۀ رهایی، نماد درخت، درفش زندگی و نماد اسب میل به آزادگی را میرساند. "نوازندۀ ویولن" که در لحظات حساس زندگی اش در تابلو های او حضور می یابد، به هنگام تولد، بلوغ عشق و ازدواج اعلام موجودیت می کند و در آنی که سایۀ مرگ پدیدار می گردد، باز خود را سراسیمه نمایان می سازد. نقاشی هایش بار نوستالژی، درد مهاجرت و غربت را بدوش میکشند.  مارک شاگال ساده گرا بود، نه تابع کس و نه بند کس. آنچنان آزاده بود که در تلاطم تعصبات مذهبی در قالب نقاش یهود، عیسی مسیح را بر روی صلیب به تصویر درآورد. شاگال نقاش رویا ها و خاطره ها ست. نقاش روز های خوش کودکی است. نقاش اوج زیبایی روح، نقاش زندگیست.


 

Monday, 23 March 2015

لچک یا کومه ، پاپوش یا جوتی- گردآوری از زهره اشکیانی

 

پوشش زنان جنوب ایران برآمده از سازگاری با آفتاب و آب است. تنی که از گزند آفتاب می رمد و خود را می پوشاند، به گرمایش دل می بندد و رنگ گرمش را به جان می خرد بیهوده نیست که مردم هرمزگان بخصوص دختران و زنان رنگین کمانی از رنگ های گرم را به تماشا می گذارند.هنگامی که صحبت از لباس بندری می شود سخن از دیده و دل و دست و سخن از جامه هایی است که رنگ آنها مهربانی و عشق را زمزمه می کند. پوشاک ساحل نشینان جنوب کشور به پوشاک بندری مشهورند و از هفت یا هشت تکه تشکیل شده است که شامل پیراهن یا جومه ، شلواریا تنبان ، لچک یا روسری یا کومه ، پاپوش یا جوتی یا کوش ، چادر و نقاب می باشد، یراهن اصیل و بندری کندوره نام دارد که برای دوخت آن از رنگهای گرم استفاده می شود. قد کندوره تا حوالی زانو می رسد و از پهلوی یقه به پایین گلابتون دوزی یا خوس دوزی می شود. و اطراف آن تا دور یقه این تزیینات ادامه دارد. کندوره بیشتر در بندر عباس میناب خمیر و قشم رایج است. در مناطق شرق استان پیراهن بلوچی رایج است که البته بر روی این پیراهن ها هم با خوس – گلابتون و یا نخ های رنگی تزییناتی انجام می شود. شلوار بندری که به شلوار دم تنگ معروف است، ساق تنگی دارد و از پارچه های ساتن تترون و پاپلین استفاده می شود رنگهای مورد استفاده معمولا قرمز سبز و لاجوردی می باشد شاید یکی از دلایل تنگی شلوار بندری رعایت نظافت و بهداشت می باشد زیرا تنگی آن سبب می شود شلوار با زمین تماس پیدا نکند. البته به علت عرض کم و وجود تزیینات و زیور آلات روی شلوار زیبایی خاصی به بانوان می دهد و قد آنان را بلند تر جلوه می دهد. انواع شلوار های بندر ی عبارتند از بادله ای – نیم بادله ای- ودویی- پولکی- گلابتونی خوسی و زری و شلوار در گشاد که در گذشته بندری ها به علت گرمای شدید در فصل تابستان استفاده می کردند. لچک در گذشته های دور یکی از پوشش های رایج مردم ساحل نشین هرمزگان بخصوص میناب و بندرعباس بود که برای زیبایی جلبیل بر روی سر قرار می گرفت استفاده از لچک تا قبل از واقعه ی کشف حجاب عمومیت بیشتری داشته است. این پوشش نوعی کلاه بود که بخشی از پیشانی تا پشت سر و تا لاله ی گوش را به صورت هلالی در بر می گرفت. بر روی لچک تزییناتی صورت می گرفت. روسری های بندری شامل جلبیل – اورنی- لیسی و جلبیل خوسی می باشد که با تزییناتی از قبیل خوس و گلابتون همراه است. کفش زنان بندری از نوع صندل است. که تسمه این کفشها در لای انگشتان قرار می گیرد. از نوع کفشهای زنان بلوچ در این منطقه رواج دارد. زنان بندری از چادرهای توری، روشن، گلدار و یا تیره زیوردار استفاده می کنند. زنان گاهی چادر خود را جمع کرده و در روی سر می گذارند تا کوزه ای چیزی در روی سر حمل نمایند.زنان بندری برای پوشاندن چهره خود نقابی دارند از جنس پارچه مشکی که نام محلی آن «برقه» است. گاهی چرمی ظریف به شکل نیم دایره و به اندازه پهنای صورت، دارای قیطانهایی در بالا و طرفین گوشه ها است که با بستن این قیطانها از پشت سر نقاب در چهره استوار و محکم می شود.

منابع :مجله پوشاک زنان ایران
کتاب پژوهشی در پوشاک سنتی
سایت جمعیت بانوان کنگ
تصویر: آرشیو مجله " ناسیونال ژئوگرافیک"



 

Friday, 20 March 2015

خانه تکانی

 
خانه تکانی دل از زبان مهدی اخوان ثالث
 
عید آمد و ما خانه ی خود را نتکاندیم
گردی نستردیم و غباری نستاندیم
دیدیم که در کسوت بخت آمده نوروز
از بیدلی ،آن را زدر خانه برآندیم
هر جا گذری، غلغله ی، شادی و شور است
ما آتش اندوه به آبی ننشاندیم
آفاق پر از پیک و پیام است، ولی ما
پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم
احباب کهن را نه یکی نامه بدادیم
و اصحاب جوان را، نه یکی بوسه ستاندیم
من دانم و غمگین دلت، ای خسته کبوتر
سالی سپری گشت و ترا ما نپراندیم
صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند
ما این خرک لنگ، زجویی نجهاندیم
مانند افسون زدگان، ره به حقیقت
بستیم و جز افسانه ی بیهوده نخواندیم
از نه خم گردون، بگذشتند حریفان
مسکین من و دل در خم یک زاویه ماندیم
طوفان بتکاند مگر "امید" که صد بار
عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم
 
از دیرباز، در روزهای آخر اسفند و در ساعات نزدیک به گردش گوهر زمانه، غبار رویی بهاریه چو الزامی ناگزیر راه  و رسم ماست.
 
تصویر از خانه تکانی بهار در اسفند سال 1348 است.

 

 

 



 


 


 


 


 



Monday, 16 March 2015

پوشش زنان جنوب، سازگاری از آفتاب و آب- گردآوری زهره اشکیانی

 
 
پوشش زنان جنوب ایران برآمده از سازگاری با آفتاب و آب است. تنی که از گزند آفتاب می رمد و خود را می پوشاند، به گرمایش دل می بندد و رنگ گرمش را به جان می خرد بیهوده نیست که مردم هرمزگان بخصوص دختران و زنان رنگین کمانی از رنگ های گرم را به تماشا می گذارند.
هنگامی که صحبت از لباس بندری می شود سخن از دیده و دل و دست و سخن از جامه هایی است که رنگ آنها مهربانی و عشق را زمزمه می کند.
 
به نقل از مقاله: پوشش زنان جنوب
تحقیق: زهره اشکیانی
تصویر از وبلاگ شلوار بندری



 

 



آناستازیا کوبکینا با اجرای قطعه ای از پدرش ولادمیر کوبکین

                        

گالیاردا اثر ولادمیر کوبکین
نوازنده: آناستازیا کوبکین

ولادمیر کوبکین( پدر نوازنده) آهنگساز روس در هنرستان لنینگراد که همان کنسرواتوار دولتی شهر سنت پترزبورگ روسیه است به تحصیل پرداخت. این مدرسه موسیقی به نام نیکلای ریمسکی کرساکف نامگذاری شده است و دانش آموختگان مشهوری در تاریخ موسیقی نظیر شوستاکویچ، چایکوفسکی و پروکفیف را در دامان خود پرورانده است. آناستازیا کوبکینا که در پست پیشین در سن بلوغ قطعه الیژه اثر راخمانینف را نواخت، حال نوازنده بیست و یک سالۀ جوانی است که پا به عرصۀ رقابتی دشواری نهاده است. این عرصه را گریزی نیست جر رنج کار و تلاش را به جان خریدن.

همراهی دایرۀ زنگی و ویولن سل ترکیب هارمونیک عجیبی است که مرا بی اختیار به یاد موسیقی غیر مذهبی قرون وسطی انداخت و این احساس اشتباه نبود. در واقع نام قطعه، گالیاردا می باشد که از همان واژه گالیارد می آید. یعنی همان موسیقی رقص قرون شانزدهم و هفدهم که ازمحبوبیت فراوانی در سراسر اروپا برخوردار بود و ابتدا موسیقی رقص های مجلل دست جمعی اشراف محسوب می شد و به تدریج در میان طبقات متوسط آن دوران نیز رواج پیدا کرد.



گالیارد قرون وسطی - شهر سیه نا ( ایتالیا) 



 



Friday, 13 March 2015

حساس و شکننده به مانند سرگئی

                    

سرگئی راخمانینف، آهنگساز روسی، پیانیست و رهبر ارکستر و آموزگار موسیقی بود. او با دستان بزرگ و انگشتان کشیده اش یکی از پیانیست های مهم قرن بیستم به شمار می آید. قطعاتی که راخمانینف  از آثار خود و سایرآهنگسازان با پیانو اجرا نموده بود، در آرشیو تاریخ موسیقی ثبت شده و موجود می باشند. راخمانینف دنبال کنندۀ سبک رمانتیک در موسیقی کلاسیک بود و راه و روش چایکوفسکی و ریمسکی کرساکف را دنبال می نمود.
 
از حوادث پر رنج زندگی موسیقیدان ماجرای اولین سنفونی اش بود که توسط شخص دیگری، با اجرای نادرست و پراز اشکال  به صحنه آمد. به گفتۀ همسر راخمانینف این شخص در هنگام اجرا و رهبری این سمفونی مست بود. به سبب این اجرای ناقص، کار راخمانینف مورد قضاوت منفی منقدین قرار گرفت و موجب رنجش عمیق او شد. پس از این واقعه راخمانینف به بیماری طولانی افسردگی دچار گشت و کار آهنگسازی را برای مدت قابل توجه ای کنار گذاشت. هرچند پس از معالجات روانکاوی بسیار دوباره فعالیت خود را در آهنگسازی از سر گرفت. از او آثار کمی بر جای مانده است. علت این امر شاید به خاطر مشغله و گرفتاری کار نوازندگی و رهبری ارکستر بوده باشد و یا شاید روح حساس راخمانینف و تأثیر پذیری او از ناهمواری ها و ناملایمات پیرامونش در کمیت این آثار نفش داشته است. اما با این وجود او یکی از بزرگترین آهنگسازان معاصر دوران ما محسوب می گردد.
 قطعۀ الیژه محزون، غمگین، پردرد و پرحسرت است. "آناستازیا کوبکینا" نوازندۀ جوان روس زمانی که شانزده سال بیش نداشت، در کنسرواتوار دولتی مسکو، قطعۀ الیژۀ راخمانینف را به عنوان تز پایانی خود برگزید. هیچکس در آن زمان باور نداشت که اجرای " آناستازیا"، این فارغ التحصیل نوجوان و تازه کار یکی از معروف ترین اجراهای الیژۀ راخمانینف در سراسر جهان گردد و در میان صدها اجرای دیگر از این اثر توسط نوازندگان چیره دست و باتجربۀ بین المللی بدرخشد و جاودانی شود.